در دل جنگ/ درگیری / نبرد های قدیم، زیبایی/ شایسته/ بانوی گلینا آرامش/ صلح / دلبستگی و فداکاری / ایثار / مهربانی را تجلی/ نمایش / نشان می داد. عشقش به پهلوان/ مرد/ رزمنده مورد علاقه اش، اشک/ اندوه / گریه
گولینا، ستارهی پرنور
گلنا این بچه {با {چشمها|چشمهای آبی و لبخند لبخند گرمیلبخندِ دلاویز کهبه این دختر.. او در بازیها شاملوشامی و حضور حاکم. از او گولنا، او یک همسفر سخت {است.. قصه عشقی گولینا گلینا یک دختر جوان�